با مجموعه شعر در مورد استاد و شاگرد ، اشعاری زیبا در مورد استاد دانشگاه و موسیقی ، زیباترین شعر در مورد استاد خوب در سایت دانستنی های پزشکی 1 همراه باشید
شاگردی روزگار کردم بسیار
در کار جهان هنوز استاد نیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻣـﻪ ﺭﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﻮﻧﻪ
ﻓﻘﻂ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ ﻛﻪ ﺣﺎﻟمو ﺑﺪﻭﻧﻪ
ﻣﺮﺍﻗﺒﺎ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻨﻮ ﮔﺮفتن
ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺻﻨﺪﻟﻴﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺮﻓﺘﻦ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻘﻞ ﻭ ﻧﺒﺎﺕ ﻣـﻴﭙﺎﺷـﻦ
ﺗﺎ ﻣﺸﺮﻭﻃـﻰ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑـﺮﻗـﺮﺍﺭ ﺷﻪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭼﻘـﺪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷـﺪﻩ
نیستی ببینی ﻛـﻪ ﺳﺮﺕ ﺟﻨﮓ ﺷـﺪﻩ !
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ﻧـﻴـﺴـﺘـی ﻭﻟـی ﻫﻤﻴﺸـﻪ ﻫﻢ صدایی
ﺍﺳـﺘﺎﺩ ﻣـﻦ دریای ﻣـﻦ کجایی ؟
این نامه رو استاد فقط بخونه !
این نامه ﺭﻭ تنها باید بخونه
ببخش ﺍﮔـﻪ ﭘـﺎﺭﻩ ﻭ غرق خونه
این ﺗـﺮﻡ آخرمه ﻋـﺰﻳـﺰﻡ
تولده استادمه عزیزم
ﺑﺮﺍﺕ به هدیه ی کوچیک خریدم
ﺍﺳـﺘـﺎﺩ دلم می خواست ﺍﻻﻥ تو ﺭﻭ می دیدم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
روزگارم بد نیست
تک ژتونی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن پولی
جزوه ای پر ز زیراکس دوستان
و علومی که در این نزدیکیست
لای این واحدها ، پای آن برگ سفید
توی پروندهء مشروطی و کسر واحد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
اهل دانشگاهم
پیشه ام الافیست
گاهگاهی میروم دانشگاه
تا که سیمایم را استاد ببیند به کلاس
بلکه غیبت را حاضر بکند
که ز آموزش من ، جان سالم ببرم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
یک روز ز بند عالم ، آزاد نیَم
یک دم زدن از وجود خود ، شاد نیَم
شاگردی روزگار کردم بسیار
در کار جهان هنوز استاد نیم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چه خیالی چه خیالی… میدانم
خوب میدانم …
غیبتم بسیار است
حذف درس و کسریم اجباریست
من به مهمانی کسری رفتم
من به پشت اندوه
من به ایوان هراسانی و خواهش رفتم
رفتم از پلهء پاچه خواری بالا
تا به کوی استاد
تا به هوای نمره و استدعا
تا شب حسرت پاس کردن رفتم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نمره های اندک
استاد در آرزوی لحظه ای آرامش
شاگرد در آرزوی نمره ای افزایش
یاد هر درد و غم و بی پولی
تا که شاید دل استاد به رحم بیاید
ای دریغ از یک و نیم نمرهء پر پوچ و بها
من دانشجو ام
شغل من خوش تیپیست
گوشی ام یک نوکیا
عینکم آفتابیست
در خیالم جریان دارد پول ، جریان دارد کٍیف
مد ، از طرز لباسم پیداست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چشم ها را باید شست
پشت لنز باید برد
کار ما نیست شناسایی لنز رنگی
کار ما شاید اینست که در افسون عینک ، چهار چشم باشیم
پشت کافی نت اردو بزنیم
آی دی یک دوست بدوزیم و سر کار برویم چشم بر
عینکی باید داشت
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
قربان دیدگانت استاد جان دل آرا
جانا محبتی کن این بنده ی خدا را
من مخلص تو هستم اصلا فدای کفشت
با نمره ای بخندان این قوم بینوا را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
لطفی نما و بر ما اندک عنایتی کن
باور نما نگویم با غیر؛ این ماجرا را
استاد جان کرم کن بر ما مگیر مشکل
این نوت راکه گفتی سردرد کرد ما را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
چند اسم خارجی را با چند شکل و درهم
تحویلما تو دادی آخر چه سود ما را ؟
هر وقت دیدمت من؛ جسمم به لرزه افتاد
گویی که موش بیند؛ آن گربه ای جفا را
منبع : اشعاری در مورد استاد و شاگرد